سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدا را در هر نعمتى حقى است ، هر که آن حق از عهده برون کند خدا نعمت را بر او افزون کند و آن که در آن کوتاهى‏روا دارد خود را در خطر از دست شدن نعمت گزارد . [نهج البلاغه]

وب نوشت های کودک فهیم

اسباب بهره مندیدر مقاله حاضر نویسنده با تشریح نیاز همیشگی و لحظه به لحظه موجودات به ذات هستی بخش، و فقر ذاتی آنان به خداوند، به بررسی نقش اسباب و مسببات در برخورداری آنها از رزق و روزی مادی و معنوی می پردازد که اینک باهم آن را ازنظر می گذرانیم.

نیاز دائمی موجودات به افاضات اصل وجود

نگرش قرآن به هستی و ارتباط میان امور براساس اصل بنیادین توحید استوار است. از این رو، هر چیزی نه تنها به شکل مستقیم با توحید ارتباط دارد بلکه با توحید معنا و مفهوم می یابد و بی عنصر توحیدی هرچیزی «لاشی» است و وجودی ندارد. براین اساس همان گونه که در آغاز، خداوند سرچشمه و خاستگاه وجود هرچیزی است بلکه در بقا نیز هر دم نیازمند فضل وجودی الهی است که بر آن جاری و ساری می شود. این بدان معنا است که هیچ چیزی نمی تواند بی عنصر توحیدی هست داشته باشد و از آن بهره ای برد. از این جاست که نقش ربوبیت در کنار خالقیت نیز خودنمایی می کند و خداوند آفریدگار، هر دم به هر چیزی، توجه و نظری دارد که از آن به پروردگاری یاد می شود؛ زیرا پروردگاری و ربوبیت به معنای مدیریت همه امور و شئون چیزی است که از هست بهره برده و موجود شده است.

نگرش توحید محوری مقتضی آن است که ارتباط فقری میان ماسوی الله با خداوند دایمی و همیشگی است و لحظه ای موجودی بی عنایت الهی نمی تواند موجود باشد. ارتباط فقری موجودات هستی با خدا، به معنای نیاز دایمی آنها به خداوند در مقام پروردگاری است و خداوند همان گونه که منشأ وجود آنان است، منشا بقای آنان نیز می باشد و هر دم به آنان افاضات وجود می کند تا برقرار بمانند و از نام هست بهره برند.

وجود غنی بالذات خداوند و وجود فقری ماسوی الله به معنای آن است که هر دم همه موجودات در مقام درخواست وجود و لوازم آن از خدا هستند و خداوند از مقام پروردگاری خویش به آن ها پاسخ های درخور و مناسب می بخشد. پاسخ های خداوند به پرسش ذات موجودات همان چیزی است که می توان از آن به عنوان رزق یاد کرد.

رزق در فرهنگ قرآنی فراتر از آن چیزی است که وارد شکم می شود؛ زیرا رزق هرچیزی است که یک موجود برای بقای خود بدان نیاز دارد که شامل بقای افاضات اصل وجود و لوازم و مقتضیات دیگر آن است.



::: دوشنبه 88/10/21::: ساعت 4:16 عصر

جنگ نرم، روشی است که در طول تاریخ از سوی اشخاص و جوامع نسبت به دیگری به کار رفته و می رود. در این روش، آن چه هدف قرار می گیرد، اعتقادات، عواطف و احساسات انسان هاست؛ زیرا فروپاشی شخصیت و ترور آنها، باارزش تر از ترور اشخاص و از میان بردن فیزیکی آنان است؛ چون هرگاه هویت و شخصیت افراد از میان برود، ایشان به عنوان بردگانی بی مزد در خدمت اهداف استثماری دشمنان قرار می گیرند و آنان می توانند از خدمات و منابع شخصیت های ترور شده به آسانی و سادگی بهره گیرند.

از آن جایی که در جنگ نرم همه گروه ها و اقشار یک جامعه به ویژه خواص و رهبران، مخاطب پیام هستند، لازم است تا خواص با ایجاد بستری مناسب، زمینه بصیرت زایی و بصیرت افزایی در توده های مردم را فراهم آورند و اجازه ندهند تا دشمنان با هنجارشکنی، اهانت و دیگر شیوه ها مردم را به سمت و سوی غفلت کشانند و با اختلاف و تفرقه به اهداف ناپاک دست یابند. خداوند در آیاتی چند به مسئله جنگ نرم در ابعاد مختلف آن پرداخته است. یکی از ابعادی که در قرآن به آن توجه ویژه شده، شیوه های مقابله با جنگ نرم است. در این آیات، افزون بر تحلیل و تبیین جنگ نرم و اهداف آن، توصیه هایی برای مقابله با آن بیان شده است. یکی از توصیه های قرآن، مقابله به مثل و در مراتبی شدیدتر، حذف فیزیکی دشمنان و کشتن آنان است.

نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های قرآنی و سیره معصومان(ع) کوشید تا این بخش از ابعاد جنگ نرم را ارائه دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

 




::: یکشنبه 88/10/20::: ساعت 12:38 عصر

فتنه های 6 گانه دنیا

همه ما دوست داریم در کوتاه ترین و آسان ترین راه، به موفقیت های بزرگی در زندگی برسیم و هر آن چه دیگران دارند بلکه فزون تر از ایشان را در امور دنیوی و اخروی و نیز مادی و معنوی به دست آوریم و خوشبختی را در دنیا و آخرت به آغوش کشیم. از این رو نخستین و اصلی ترین پرسش ما از خود و بزرگان، بیان این راه کوتاه و آسان است.

انسان ها در هر مقام و منزلتی باشند، گرفتار دنیا و خطرات آن هستند؛ زیرا گذر هر انسانی به دنیاست و می بایست از دروازه چنین دوزخی با هزاران فتنه و آتش کوره ای که سره را از ناسره جدا می سازد، بگذرد و خود را به عافیت آخرت برساند. بسیاری در همین دوزخ دنیا، گرفتار می شوند و در آتش فتنه ها می سوزند و آهن و زر ایشان از سنگ سیاه بدبختی جدا نمی شود و قابلیت رشد و بالندگی را نمی یابند. چه بسیارند کسانی که در فتنه های شش گانه دنیا گرفتار محبت دنیا، ریاست، خوراک، زن، خواب و آسایش شدند (وسایل الشیعه، حر عاملی، ج11، ص 269) و از بندگی خداوند سرباز زده و بنده این شش شدند.

تنها شماری اندک را می توان یافت که از این شیشه فریب شش گانه گذشتند و با همه بهره مندی و بهره گیری از آن ها، در دامش گرفتار نشدند و بهره بردند و گریختند. پس در دارایی و نداری از خدا پروا نمودند؛ در خشنودی و خشم، سخن راست گفتند؛ و در گشایش و تنگدستی میانه رو بودند؛ و با دوست و دشمن، برابری و عدالت نمودند؛ و در حال شادابی و ناخوشی، از کار دست نشستند؛ و در حال سختی و آسایش از خدا خشنود بودند (بحارالانوار، ج77، ص 236)؛ زیرا جز خدا ندیدند و جز خدا نخواستند. از این رو در برابر خداوند دل هایشان می لرزید و در پی دانش سودمند بوده و تنها برای خدا گریستند و تنها از خدا خواستند و دست هایشان را به نیایش بلند کردند و بر او نماز گذاشتند. (تفسیر ابوالفتوح رازی، ج1، ص 11)

ایشان کسانی بودند که آسایش راستین را در بهشت، دانش را در گرسنگی، عزت و سربلندی را در بیداری شبانه و راز با یکتا و یگانه، بزرگی را در فروتنی، پذیرش خداوندی را در خوراک پاک و بی نیازی را در قناعت جستند.(الاثنا عشریه، 337)

 




::: یکشنبه 88/10/20::: ساعت 12:34 عصر

ذلت، حقارت و درماندگی جریان نفاق سبز به جایی رسیده که برای فضاسازی، شانتاژ و تحریک افکار عمومی، دست به جعل اسناد نظامی می‌زنند!
آن‌هم چه جعلی؛ بسیار احمقانه، ناشیانه و مضحک.

و اما اصل ماجرا؛
در طول چند روز گذشته از طرف طرفداران جنبش! سبز، ایمیلی‌هایی برای اشخاص، سایت‌ها و گروه‌های اینترنتی ارسال می‌شود با این عنوان [یا عناوین مشابه]:
"افشای یک سند محرمانه: درخواست نیروی انتظامی از سپاه، برای جاگزینی نیروهای ضد شورش به دلیل شرایط نامتعادل روحی".

ضمیمه ایمیل هم تصویری است از آن سند محرمانه!
[
این تصویر سند محرمانه‌ای!!! است که سبزک‌ها در اینترنت منتشر کرده‌اند.] - [تصویری از یکی از سایت‌های سبز! منتشر کننده این نامه محرمانه و سرّی!!!]

هر شخصی که خدمت سربازی رفته باشد [در هر یک از نیروهای نظامی و انتظامی] یا یکی از سربرگ‌های نیروی انتظامی را دیده باشد، با یک نگاه ساده به این به اصطلاح سند محرمانه!!! متوجه جعلی بودن و البته جعل ناشیانه آن می‌شود.

این نامه به قدری مضحکانه طراحی شده که نشان می دهد طراح یا طراحان آن، هیچ‌گونه اطلاعاتی در رابطه با نوع نامه‌نگاری اداری [نظامی]، کلمات مورد استفاده در نامه نگاری‌های اداری معمولی! و حتی شکل سربرگ‌ها ندارند!!!

برای نمونه تنها به برخی از سوتی‌های به شدت مضحکانه این جماعت منطقی، قانون‌مدار و حرفه‌ای! در مورد نامه مورد نظر، اشاره می کنم [بر اساس تصویر نامه].

1- در هیچ سربرگ اداری در ج.ا.ایران، 2 بار از آرم الله استفاده نمی‌شود و البته جای آرم نیروی انتظامی در سربرگ‌های رسمی‌اش سمت راست نیست!

2- رنگ زمینه آرم نیروی انتظامی، با رنگ کاغذی که روی آن چاپ می‌شود یکی است! زیرا در طراحی آرم، این بخش بدون رنگ در نظر گرفته شده است. [آرم از جای دیگری به این برگه منتقل شده است].

3- از [نویسنده] و به [مخاطب] نامه بسیار ناشیانه انتخاب شده‌اند. این دو رده نظامی، بر اساس قوانین نظامی امکان ارسال نامه مستقیم به یکدیگر را ندارند!

4- مهر "شخصاً مفتوح فرمایید" روی متن نامه خورده است!!! یعنی وقتی نامه از پاکت خارج شده و آن را باز می‌کنید! تازه متوجه می‌شوید که شخصاً باید مفتوح می‌کردید!!!

5- جاعل یا جاعلین ناشی این نامه نمی‌دانسته‌اند که در ساختار انتظامی و نظامی و در کل، نیروهای مسلح ج.ا.ایران هیچ بخشی با پیشوند یا پسوند "گارد!" وجود ندارد و به احتمال زیاد این کلمه را از عنوان "گارد جاویدان" حکومت پهلوی کپی‌برداری کرده و یا این‌که از شنیده‌های کوچه بازاری و سبزکی! خود استفاده نموده است!

6- جاعل یا جاعلین سبز این سند محرمانه! نمی‌دانسته‌اند که عبارات و الفاظ عامیانه و شخصی در نامه‌های رسمی وجود نداشته و تخلف محسوب می‌‌شود، مگر در مواردی که قرار باشد عین یک عبارت یا کلمه‌ای را به نقل از شخصی بیاورند.

7- هیچ‌یک از مقامات نیروی انتظامی برای امضاء نامه‌های رسمی و ستادی از عنوان "بسیجی" استفاده نمی‌کنند و تنها مجاز به استفاده از عنوان و درجه ابلاغی هستند.

8- مهر در نامه‌های اداری باید زیر یا بر روی امضاء و در سمت چپ نامه بخورد نه در یک گوشه نامه، آن‌هم سمت راست!!!

9- مهر محرمانه بر روی پاکت نامه می‌خورد! و اگر قرار باشد روی نامه درج شود، در بالای نامه و قبل‌از متن نامه قرار می‌گیرد.

10- قسمت‌هایی از نامه که  سیاه شده است را با دقت نگاه کنید. اگر متن را بخوانید متوجه می‌شوید که در اکثر این قسمت‌ها از نظر دستور زبان و عبارت‌های نامه، هیچ کلمه‌ای نباید باشد و جاعل ناشی جاهای خالی بخش‌هایی از نامه را سیاه کرده که نه عبارت مهمی در آن بوده و یا این‌که کلمه‌ای در آن بخش وجود نداشته.

11- به کادرهای جدا کننده بخش‌های نامه توجه کنید. هیچ‌یک از سربرگ‌های نظامی، دارای کادرهای ساده و بدون طراحی یا رنگ بندی متمایز کننده نیستند! جاعل بی‌سواد، به وسیله یک نرم‌افزار گرافیکی ساده اقدام به کادرکشی و قرار دادن بخش‌های مختلف این جعل حرفه‌ای!!! نموده است.

اوج حماقت در این جعل ناشیانه از آن‌جایی مشخص می‌شود که جاعل ساده‌ی ما! نمی‌دانسته که وقتی طرحی را با یک نرم‌افزار گرافیکی ایجاد کرده و از آن یک خروجی نهایی می‌گیرد، نرم‌افزار به صورت پیش‌فرض، نام سیستم سخت‌افزاری و شماره سریال سیستم عامل اجرایی (در اینجا ویندوز) و همچنین شماره سریال یکتای آن ورژنی از نرم‌افزار (در اینجا Photoshop) را در قالب تصویر و در بخش اطلاعات تصویر ذخیره می‌کند! اطلاعاتی که بخشی از آن‌ها به راحتی و حتی برای کاربران آماتور و بخشی دیگر (جزئیات) توسط نرم‌افزارهای خاصی قابل دسترسی است.

و در پایان باید گفت: زنده باد Photoshop!

منبع




::: یکشنبه 88/10/20::: ساعت 11:55 صبح

شاخص های فتنه و فتنه گریفتنه در معانی چندی به کار رفته است که از جمله آن ها بلایا، شکنجه و آشوب و اخلال در نظر اجتماعی است. قرآن به مسئله فتنه از جهات مختلفی پرداخته است؛ زیرا ارتباط تنگاتنگی با مسئله امنیت و آرامش فردی و اجتماعی شخص و جامعه دارد و می تواند تأثیرات شگرفی در امر فلسفه آفرینش به جا گذارد؛ چون هدف آفرینش، تعالی انسان به تقرب به خداوند است که فتنه می تواند مانع این حرکت کمالی شود.



نویسنده در این مطلب با بررسی آیات قرآنی بر آن است تا تحلیل قرآن را از مسئله فتنه، عوامل و مصادیق آن ارائه دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

مفهوم شناسی

فتنه در اصل به معنای قراردادن طلا و زر در آتش برای به دست آوردن خالصی آن است. از این رو می توان گفت با فتنه سره از ناسره، حق از باطل، خوب از بد و زشت از زیبا شناخته جدا می شود.

این واژه در فرهنگ قرآنی در معانی چندی به کار رفته است که از آن جمله می توان به معنای امتحان، آزمون، عذاب و شکنجه، سوختن با آتش، بلیه، سختی، اضلال (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص623 ذیل واژه فتن و نیز تفسیر کبیر، فخر رازی، ج4، ص406)، شرک، بازداشتن از دین (مجمع البیان، علامه طبرسی، ج1 و 2، صص511 و 513)، آشوب و اخلال در امور دین (تفسیر التحریر و التنویر، طاهر بن عاشور، ج4، جزء6، ص276) اشاره کرد.

این در حالی است که برخی از محققان دانش زبان شناسی بر این باورند که اصل در ماده فتن، چیزی است که موجب اختلاف و هرج و مرج همراه با اضطراب می شود و اموال، اولاد و کفر در قرآن از مصادیق آن است. (التحقیق، مصطفوی، ج9، صص23 تا 25 ذیل واژه فتن)

 




::: یکشنبه 88/10/20::: ساعت 10:20 صبح

<      1   2   3   4      >